رزما غفوری، مربی ورزش و مشاور جوانان، به دلیل کمک به توانمندسازی دختران پناهنده‌ی افغانستانی، برنده‌ی منطقه‌ای جایزه‌ی سالانه‌ی نانسن کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان برای آسیا است.

رزما غفوری، پناهنده ۲۹ ساله افغانستانی و برنده جایزه نانسن پناهندگان در منطقه آسیا در حال کمک مربی‌گری یک تیم فوتبال گروه سنی ۱۶-۲۳ ساله در پروژه ابتکاری جوانان در شیراز، ایران. / فاطمه فروتن ترکمن

رزما غفوری، در کنار زمین فوتبال، سوت به دست ایستاده و دریبل زدن دختران جوان افغانستانی را تماشا می‌کند. یکی از آن‌ها با نزدیک شدن به دروازه پا شل می‌کند، جای خودش را تنظیم می‌کند و توپ را به تور می‌چسباند. هم‌تیمی‌هایش فریاد شادی سر می‌دهند و رزما در سوت می‌دمد تا پایان مسابقه را اعلام کند.

دخترها در حال جمع کردن وسایل خود هستند که رزما به نیمکت اعضای تازه‌وارد تیم نزدیک می‌شود. رزما این موفقیت را به آن‌ها تبریک می‌گوید و آن‌ها را تشویق می‌کند تا در تمرین بعدی نیز شرکت کنند و به آرامی درباره‌ی زندگیشان با خانواده می‌پرسد.

رزما می‌گوید: «ورزش بهترین روشی است که می‌توانم از طریق آن به کودکان آسیب‌پذیر کمک کنم. بعد از هر تمرین، درباره‌ی موضوعات مختلف با آن‌ها صحبت می‌کنم تا بالاخره احساس راحتی کرده و مسایل و مشکلات خانوادگی را با من در میان بگذارند.»

این دختر ۲۹ ساله فقط یک مربی ورزش نیست خودش هم افغانستانی است. او با تکیه بر دوران سخت کودکی خود تلاش می‌کند تا پناهندگان جوان و اتباع افغانستانی فاقد مدرک گروه سنی ۱۱ تا ۱۵ سال را از کار منصرف کرده و به مدرسه بازگرداند.

رزما می‌گوید: «می‌دیدم که کودکان افغانستانی به‌جای بازی، کار می‌کنند. به‌جای لباس فرم مدرسه، لباس کار کهنه می‌پوشند. لبخند به لب نداشتند. از طریق فعالیت‌های ورزشی، توانستم به بسیاری از این کودکان کمک کنم تا چالش‌های زندگی را فراموش کنند. »

رزما و خانواده‌اش، ۲۳ سال پیش از افغانستان گریختند. رزما پس از سال‌ها کار در دوران کودکی، پروژه ابتکاری جوانان را در جمهوری اسلامی ایران و در شهر شیراز در سال ۱۳۹۴ به راه انداخت تا به کودکان در معرض خطر کمک کند.

با کمک کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان و همتای دولتی این سازمان در ایران، اداره‌ی کل امور اتباع و مهاجرین خارجی، این پروژه هم‌ اکنون هر ساله ۴۰۰ کودک را تحت پوشش قرار می‌دهد که اکثر آن‌ها دختران بازمانده از تحصیل هستند، آن‌ها از طریق این پروژه وارد فعالیت‌های ورزشی و اجتماعی شده، در نهضت سوادآموزی نام‌نویسی کرده و خدمات مشاوره به خانواده‌هایشان ارائه می‌شود. با توجه به تأثیر فعالیت‌های این پروژه بر زندگی کودکان افغانستانی در شیراز، کمیساریا و اداره اتباع قصد دارند تا این پروژه را به سایر استان‌های ایران نیز تعمیم دهند.

داوطلبان پروژه ابتکاری جوانان – متشکل از اتباع افغانستانی و ایرانی- روزانه به در خانه‌های محله‌های با جمعیت بالای پناهنده در شیراز مراجعه کرده و با والدین کودکانی که یا هرگز به مدرسه نرفته‌ و یا مجبور به ترک تحصیل شده‌اند، صحبت می‌کنند. رزما و تیمش با والدین ارتباط برقرار می‌کنند و از آن‌ها اجازه می‌گیرند تا فرزندانشان بتوانند در تمرینات ورزشی هفتگی شرکت کنند.

والدین با دیدن تغییرات مثبت حاصل از فعالیت‌های ورزشی تحت نظر رزما در کودکان، بیشتر به درخواست او برای فرستادن فرزندانشان به مدرسه توجه می‌کنند.

او با توجه به این که بارها و بارها در خانه‌ها به رویش بسته شده می‌گوید: «تلاش برای متقاعد ساختن والدینی که بیشتر نگران تهیه‌ی غذا برای فرزندانشان هستند تا این که اجازه دهند فرزندانشان به مدرسه بروند، کار دشواری است. »

در حالی که هم پسران و هم دختران اغلب مجبور به کار هستند تا به خانواده‌هایشان کمک کنند، دختران با چالش مضاعف هنجارهای فرهنگی نیز مواجه هستند که براساس این هنجارها آموزش دختران غیرضروری تلقی می‌شود. بسیاری از این دختران در جوامع افغانستانی مجبور به ازدواج زودهنگام نیز می‌شوند. رزما به دلیل زحمت‌هایش برای کمک به جوان‌ان افغانستانی در ایران، برای دریافت جایزه‌ی نانسن پناهندگان کمیساریا برای آسیا انتخاب شده است؛ یک جایزه‌ی پرافتخار برای تقدیر از تمامی کسانی که برای کمک به بی‌جاشدگان یا افراد بی‌تابعیت تلاشهای بی حد و مرز کرده اند.

برنده جایزه ویژه امسال در تاریخ ۱۰ مهر ماه اعلام می‌شود و جایزه طی یک مراسم مجازی در تاریخ ۱۵ مهر ماه از طرف کمیساریا اعطاء خواهد شد.

رزما تقریباً شش ساله بود که شهرشان واقع در استان کاپیسا در شمال شرقی افغانستان مورد حمله طالبان قرار گرفت و با خاک یکسان شد و او به همراه والدین و چهار خواهر و برادرش از کشور گریخت. در ایران، او امنیت داشت اما در سالهای اول زندگی در غربت، خانواده‌اش حتی قادر به تأمین مخارج زندگی نبود چه رسد به شهریه‌ی مدرسه.

رزما می‌گوید: «به‌خاطر دارم که هفت ساله بودم که متوجه شدم که هرگز مانند کودکان دیگر قادر به تحصیل نخواهم بود زیرا باید برای کمک به معیشت خانه کار کنم. سخت‌ترین کاری که داشتم، کار در یک زمین کشاورزی با بوی غیرقابل‌تحمل آفت‌کشها و خورشید سوزانی بود که به مغز سرم می‌تابید.»

او و خواهران و برادرانش در آجرپزی نیز کار کردند، جایی که خانواده‌اش در یک اتاق کوچک در کنار کوره‌های آجرپزی زندگی می‌کرد و حتی سرویس بهداشتی نیز نداشتند. حتی بعد از این که سال‌ها بعد به مدرسه رفت مجبور بود عصرها کار پاره‌وقت بگیرد تا هزینه‌ی لباس فرم، کتاب‌ها و ایاب و ذهاب مدرسه را تأمین کند.

رزما برای بهتر شدن روزهای زندگی، در کنار تکلیف مدرسه، کارهای خانه و کار خارج از خانه به فعالیت دیگری نیاز داشت.

او می‌گوید: «هرگز عروسک دوست نداشتم. فقط دوست داشتم فوتبال بازی کنم اما اجازه نداشتم چون دختر بودم. پدرم می‌گفت که فوتبال مال دخترها نیست و باید به جای فوتبال، خیاطی یاد بگیرم.»

با کمک مادرش بود که بعد از انجام کارهای خانه او اجازه داشت بیرون برود و همراه با خواهرانش و دیگر کودکان محله فوتبال بازی کند.

نازی ۲۸ ساله و نازنین دختر ۱۲ ساله‌ی او نیز از ذینفعان پروژه‌ای هستند که رزما آغاز کرده است و هر دو در جلسات ورزشی شرکت می‌کنند. نازی می‌گوید: «به لطف پروژه ابتکاری جوانان، دخترم می‌تواند از کودکی لذت ببرد، بازی کند، با کودکان دیگر ارتباط داشته باشد و آرزوهایی در سر بپروراند… این‌ها کارهایی بودند که من هرگز فرصت انجامشان را نداشتم.»

رزما بسیار خوشحال است که فوتبال به تدریج در جوامع افغانستانی به‌عنوان ورزشی برای دختران پذیرفته می‌شود. حتی از خواهران رزما دعوت شده تا در افغانستان در تیم فوتبال دختران بازی کنند.

او می‌گوید: «رویای من جهانی است که در آن دختران و پسران افغانستانی در اقصی نقاط آن و فارغ از تمامی موانع سر راه از فرصت‌های برابر برای موفقیت برخوردار باشند. ورزش می تواند وسیله قدرتمندی برای تحقق این امر باشد.»

جایزه پناهندگان نانسن به افتخار کاشف، فعال بشردوستانه و برنده‌ی جایزه‌ی نوبل، فریتیوف نانسن، اولین کمیسر عالی پناهندگان نام‌گذاری شده است که در سال ۱۹۲۱ از سوی لیگ ملت‌ها برای این مقام انتخاب شد. هدف از این جایزه، نشان دادن پشتکار و تعهد او در برابر ناملایمتی‌ها است.

  • نویسنده : فرحا بویرو